2777
2789
عنوان

خیانت

277 بازدید | 17 پست

نظرتون راجب خیانت چیه؟ اینکه مردی خرج زنش نکنه مخصوصا بغداد از دوتا زایمان پشت سر هم و ۶ ماه بعد از زایمان متوجه خیانت بشی و بفهمی کلی هم خرجش کرده و الان بعد از گذشت شش ماه دیگه هنوز باهاش باید چکار کرد؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

نمیدونم ولی شوهرم‌همیشه میگه مردا نگاهشون به زنی که مرد خیانت کارو راحت میبخشه اینه که یا زنه پولپرسته و بخاطر پول مونده یا خودش خیانت کاره عارش نمیشه از رفتار کثیف شوهرش 

یسری زنها جایزه خیانت به شوهرشون میدن بعدش حامله میشن اون مرد تشویق میشه خیانت کنه چرا نکنه مردای دیگه ام تشویق میشن خیانت کنن جایزه بگیرن 

فقط مراقب باش بیماری جنسی نگیری .اش نخورده و دهن سوخته

 مردای خیانت کار فقط خودشونو دوستدارن و خودشونو روی زنای دورشون تخلیه جنسی میکنن و سواستفاده از زنها 

درکت میکنم میدونم خیلی سخته دیدن و تجربه کردن این مسئله 

از اعماق وجودم درکت میکنم 

من از پدرم خیانت دیدم 

به تاریخ عضویتم نگاه نکنید بنده از قدیمیای سایتم 😎 دیگه نام کاربری به ذهنم نرسید به شخصیت موردعلاقم تو هری پاتر پناه بردم 😂 قبول دارم پروفایل و نام کاربریم اصلا خانمانه نیست ولی به بزرگی خودتون ببخشید😂💕👻
حداقل دردش کمتر بود

مهریه رو بزار اجرا چرا ک.ون همچین حروم زاده ای رو پاره نمیکنی 

من حتی فکر کردن به چنین موضوعی هم آتیشم میزنه نمیدونم چرا زن ها فقط گریه میکنن و تهشم میبخشن 


 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

نگران بچمم با این دوره خراب اینم پسری نمیدونم

دقیقا نگران چه چیز بچت هستی؟ 

بچه ای که تو خونه ای بزرگ بشه که بابا بالا سرش نیست پدرش غیرت و شرف نداره که ببینه پدرش خیانت کاره همچین زندگی واسه بچت میخوایی؟ تو خودت حالت بد باشه میتونی به بچت رسیدگی کنی؟ 

 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792