نمیدونم چمه
ی عالمه مناسبتو تولدمه و روز زنو اینا بود همه رو پیچوند
چندتا درخواست داشتم انجام نداد
مامانو خواهراشم خیلی این چند وقت اذیتم کردن
البته نزدیک پزیودمم هست
نمیدونم خیلی افتضاحم ی بوه کوچیک دارم
همش غر میزنم کلافم دلم میخواد یه دنیا حرف بزنم باشوهورم چندتا کار و حرف وحشتناک زده مثلا ب خواهرشوهرم گف بیا بچه مارو ببر بزرگ کن خیلی بهم برخورده تو دلم مونده گفتم بهش اصلا جدیم نگرفت جدیدا برخوردای زشت خودشو خانوادش انقدر زیاد شده ک تا میخولم گلایه کنم شوهرم میگ چقدر تو بهانه گیر شدی ...
نمیدونم مشکل از منه ...
دارم دیوونه میشم