دیروز خواب بودم تو اتاقم یکدفعه بیدار شدم نه میتونستم نکون بخورم نه حرف بزنم فقط چشمام میتونستم تکون بدم برای چند دقیقه اینجوری بودم مادرم اومد در اتاقم باز کرد آزاد شدم
قشنگ دیدمش پشت در اتاقم وایساده بود
میخواست تسخیرم کنه
چیکار کنم؟
اولین باری نیست دیدمش بیشتر وقتها بالای پنجره حموم یا زیرزمین میدیدمش
چرا میخواست منو تسخیرم کنه