یه خواستگار داشتم اصرار که یه مدت حرف بزنیم منم محبورا بخاطر خانوادم قبول کردم با اینک طرف شغل عالی داشت و در ظاهر هرکسی ببینه بگه به به چه پسر خوبی حتما بله بگو ولی بیمار جن..سی بود از اینا بود که علاقه به کتک کاری تو رابطه داشت
یکی از دوستان هم گفتن
هم نظرم
اعتماد ب نفس تو برده زیر سوال
اینکه تو بزرگ تری ...
خب تو بزرگ تری با پسر دیگه ای اوکی هستی
حتما قاعده و قانون نیست زن کوچک تر باشه
ولی این آدم فردا روزی همین قضیه رو بهونه میکنه برات
همون بهتر
اصلن عذاب وجدان نداشته باش
هر روز بخاطر کوچک ترین موضوعات عصابتو خورد میکنه بد تر همه باعث میشه از خودت بدت بیاد
سادیسم
مو به تنم سیخ شد
چطور فهمیدیی؟
منم حس میکنم خواستگارم سادیسم داشت😄😂رفته بودیم کلاس قبل عقد مدام بازو مو نیشگون می‌گرفت
دستامو له کرده بود
لباسم کثیف شده بود دستامو محکم می‌کشید رو سینم تا پاکش کنه
معذب شده بودم🥲
آره .. روانی بود هنوز یادش میوفتم حالم بد میشه ..ده روز بیشتر صحبت کردیم بعد خودش گفت باید راجب مسائل ج هم حرف زده بشه بعد شروع کرد به اینکه خشونت یکم لازم مثل چک زدن پا بزاری رو‌طرف این چیزا هیچ وقت خودم نمیبخشم که با این حرف زدم
منم با اون پسری که مجازی آشنا شدم هنوز یوقتایی یاد حرفاش و کاراش میافتم میخوام اسید بریزم تو مغز خودم
که با این آشنا شدم و حرف زدم
خودش بحث جن.سی رو باز کرد
من اصلا هنور روم نمیشد خودش با وقاحت کامل بحثو باز کرد
خوشم نمیومد
بازم خوبه مال تو پا پیش گذاشته خودش خودشو لو داده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
17 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز