ماهم یبار جلو در فروشگاه یه بچه گفت گشنمونه داداشم جیزی نخورده از صبح داداشش هم کنارش بود و شاید ۳ ساله بود
رفتیم تو گفتیم چی میخوای دست گذاشت رو گرون ترین جنس دیگه دلمون سوخت گرفتیم
اومدیم بیرون یکم فاصله گرفتیم دوباره یادم افتاد یه چیزی نگرفتم برگشتم دیدم بچه اینبار یکی دیگرو برده داخل داره براش خرید میکنه یارو
همونجا دیگه فهمیدم ایناااا واقعا فیلمشونه و شگردشونه
چه جالب منم یه بار در خیابان یوسف آباد اونورا بودم از این پسرا بهم کفت خاله برام یه چای میخری فکر کردم چای داغ میخواد مغازه دار گفت ندارم
پسره گفت خاله چای یه بسته میخوام
گفتم برو بابا پولم کجا بود🤣
منم یه بار دوران دانشجوییم یه پیر زن اومد گف پول ندارم برم خونم پول تاکسیم بده منم بهش گفتم خب با اتوبوس برو گف خب پول اتوبوس بده گفتم به رانندش بگو چون اهل اینجایی بعدا پولش به یکی از اتوبوسها تو ایستگاه میدی نگران نباش قبول میکنن هیچی یه جور نگاهم کرد کم بود کتکم بزنه خیلی پررو هستن
اسی الان گفتی یادم افتاد ماهم یبار یه پسر ۱۰ ساله فک کنم فا ل میفروخت یا ادامس بود
هی گیر داد بهمون بخرید
ماهم نخریدیم شاید ۱ کیلومتر دنبالمون اومد هی زبون ریخت ما نگرفتیم اخرش بلند داد زد گدا گشنه اید
چقد گدایییییی
اینا گدا گشنه ان 🤣🤣🤣 ماهم مرده بودیم از خنده
یه بارم یادمه تو ماشین نشسته بودم همسرم رفت عابر بانک پول جا به جا کنه یه دختر جوون تو سرما یه نوزادو بغل کرده بود به همسرم گفت تورو خدا یه پولی بهم بده برای بچم شیرخشک بخرم
شوهرم بهش پول داد وقتی اومد تو ماشین گفت دلم برای صورت اون بچه که از سرما سرخ شده بود سوخت رفتیم جلوتر پارک کردیم ببینیم میره یا نه دیدیم هر کی میاد دم عابر بانک این به این بهونه ازش پول میگیره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز