وای دیگه از دستشثن خسته شدم واسه بیرون رفتنامون هماهنگیا خیلی سخت شده بعد تازه هر موقع تو گرثه بخوایم هماهنگ کنیم جواب نمیدن باید یا بریم پی وی یا زنگشون بزنیم😐
بعدم با اصراررر بیان بیرون
همشم پیشنهاد بیرون رو منو یکی دیگه میدیم بهشثن چند بار گفتم خب شمام بگین یه موقع هایی ولی توجه نمی کنن
اگه تو روزای سختم کنارم نبودن تا حالا هزار بار قطع ارتباط کزده بودم باهاشون ولی خب خیلی روزا کنار هم بودیم
الان از یه طرف میگم دیگه کاری ندارم باهاشون قطع ارتباط میگنم از ی طرف نگاه می کنم میبینم تو گذشته هم همش ادمای زندگیمو سر اینجور چیزا گذشتم کنار و عملا کسی نمونده برام
چیکار کنم بنظرتون🫠خستم کردن