خداوکیلی بعد عمری سینگلی و زندگی با ابهت رفتم با یکی هم خودم موندم توش همه اطرافیانم
د اخه ابم کن بود نونم کن بود این معرکه گیریام چی بود
خیلی سخته بعد از طلاق دیگه کسی ترو به چشم یه ادم کامل نمیبینه نمیدونم چجوری بگم ولی نیمی از وجودت و عزت احترامی که بقیه برات میزارن و از بین میبره
بله، فکر زیاد کردم واقعا با موندن کنار هم به نتیجه نمیرسیدیم
چند وقتیه کلا غیدشو زدم اصلا نفهمیدم چی شد و من کجای داستان بودم
این اول به تمام دوستام پیشنهاد داده بود و در نهایت سراغ من اومده بود و همین دوستام بعد اینکه گفتم میخوام ولش کنم کلی بهم توپیدن و گفتن دارم پسر مردمو خورد میکنم
این پسر یه تنه هممون و بازی داد و من هنوزم نمیفهمم چی بینشون گذشته
جالبه بعد چندتا دختره اومدن گفتن اره فلانی دوست پسر تو بوده اینا منم گفتم اره بعد دیدم یه گروه زدن راجع به این ادمیناش دوتا دختر بودن بعد دیدم کلی ادم گفتن اره فلانی با مام بوده اره اون فلانه بسانه منم گفتم مدتی باهاش بودم و ادم به درد نخوریه
اخرش گروه و هک کردن و رفیق پسره اومد از من کلی بازخواست مرد که چی گفتی اینا
تهش فهمیدم ادمین اش اصلا پسره رو نمیشناختن
واقعا نفهمیدم چی شد یا اینا کلا یه جورین یا من کم دارم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز