2777
2789
عنوان

دلیل افسردگی من

100 بازدید | 7 پست

دیگه خسته شدم از اینکه بریزم تو خودم حداقل اینجا میتونم خودمو خالی کنم با اینکه فقط ۱۷ سالمه امیدی به زندگی ندارم زندگیم از همه راه بسته شده اصلا شبیه هم سن و سالام نیستم، دوستی ندارم یا بهتره بگم اصلا اونها رو دوست نمیدونم چون موقع گروهبندی خیلی مستقیم یکی دیگه رو آوردن و گفتن پنج نفر بیشتر نمی‌تونیم باشیم درحالی که من بیشتر باهاشون دوست بودم، دوستای قبلیمم میگفتن بریم بیرون ولی بابام جاهای دور نمیزاره و منم نمی‌خواستم زیاد ازش پول کافه و اینا بگیرم اون دوستامم ولم کردن، دخترای فامیل مون هم که بدتر ، عقد دختر عمه ام بود و کلا سه چهار تا دختر بزرگ تو فامیل هستیم ولی همشون رو دعوت کرد جز من، تو کلاس فقط من تنهام و فقط می‌شینم از دور به حرفاشون گوش میدم، شاید باورتون نشه ولی حتی حسرت تولد رو دارم چون مامان بابام برام تولد نمیگیرند چون میگن گناهه، هرسال بهونه میارم چون خجالت میکشیدم به دوستام بگم، ارزوم بود برم خارج مهاجرت کنم زندگی کنم ولی میگن باید اول دستتو بزاریم دو دست شوهر بعد برو هر غلطی میخوای بکن، اما با این وجود همه اینها رو گذاشتم کنار و خواستم هدفی داشته باشم و درس بخونم ولی همین رو هم نمیرارن چون میگن دختر بره دانشگاه خراب میشه درحالی که داداشم رفته، اصلا دختری نیستم که اهل حرف زدن با پسرا باشه ولی دخترای فامیل کلا فکر و ذکر شون اینه وای مامان باباهاشون بیشتر دوستشون دارن ، من حتی برم کافه هم دخترای فامیل به بابام میگم دخترت ولگرده یعنی واقعا این اتفاق افتادن و حتی بابام یکبار بهم سیلی زد چون گفت ابرومون رو میبری ولی من فقط با دوستام رفته بودم کافه ای که حتی دور نبود و مامانم هم هرروز بخدا قسم میخورم هرروز میگه با اینکه به دنیاتون آوردم ولی دوستتون ندارم نمیدونم عادیه افسردگی داشته باشم یا اینا بچگونست نمیدونم دیگه واقعا

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

قربون دلت برم من الهی بگردمممممببین 18 سالت که بشه نیازی به اجازه اونا برای خارج رفتن نداری 18 سالت ...

خدانکنه عزیزم کاش میشد حتی بعضی وقت ها میگم میرم فوقش من رو میکشم دیگه حداقل چند دقیقه حس آزادی دارم

خدانکنه عزیزم کاش میشد حتی بعضی وقت ها میگم میرم فوقش من رو میکشم دیگه حداقل چند دقیقه حس آزادی دارم

میشه باور کن فقط نذار بفهمن که تصمیم به همچین کاری داری عمرا بزارن بری و همون لحظه مجبور میکنن شوهر کنی چون واسه خودمم همینه ولی اگه تونستی حتما برو...

میشه باور کن فقط نذار بفهمن که تصمیم به همچین کاری داری عمرا بزارن بری و همون لحظه مجبور میکنن شوهر ...

پولش رو ندارم و نمیزارن بیرون از خونه کار کنم تا حداقل پس اندازی چیزی داشته باشم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز