خیلی مشخصه
چرا نباید به شوهرش بگه تصادف کرده چرا چند تا موتوری باید دنبالش باشن چرا میگفته خدا کنه پلیس نیاد
یکیشونو برادر شوهر من سوار کرده بوده اونم التماس میکرده که توروخدا برو چند نفر دنبال من هستن بعد اونا میان میرسن به ماشین برادر شوهرم میگفتن این خاله اس و .... بعدم تازه میخواستن برادر شوهرمو با چاقو بزنن که نکنه تازه تو اینو داری میبری برای .....