الان اگه بگم قدرت جذب میگی نگو
ولی بزار بگم قدرت دفع:/ تو با همین نوشته هات داری تمام اینارو به جون میخری
همین که فکر میکنی بدشانسی باعث شده بدشانس باشی
با چیزای کوچیک شرو میکنم
ی روزی فک میکردم قراره تا اخر عمرم جوش بزنم
از ششم ابتدایی پریود شدم و تا سال اخر دبیرستان روزی نبود که جوشای دردناک و هورمونی نزنم چه پریود بودم چه نه
یکساله که جوش نمیزنم
هیچ جوشی رو صورتم نیس و فقط و فقط از یه شب شروع شد که هیچوقت فراموش نمیکنم با خودم گفتم صبح که بلند شی دیگه جوش نداری صبح که بلند شی دیگه جوش نداری تو جوش نمیزنی
الان ممکنه باور نکنی اما من دارم حقیقتو میگم اون روز صب به وضوح جوشام ضعیف تر شده بودن
بهش ادامه دادم و باور کردم که جوش نمیزنم
و واقعا هم دیگه جوش نمیزنم🙂
ی روزی فکر میکردم یا مادرم منو میکشه یا من اونو فکر میکردم امکان نداره بتونم نسبت به کاراش بی اهمیت باشم و عصبانی نشمو باهاش بحث نکنم
اما حالا ذره ای برام اهمیت نداره و هیچ کینه ازش به دل ندارم بابت همه روزای عمرم که نابودم کرده و فقط دارم تلاش میکنم که برم و برای همیشه حذفش کنم از زندگیم
ی روزی فک میکردم ممکن نیست بتونم با شرایط زندگیم و این خوانواده ی مزخرفی که گیرم اومده لحظه ای ارامش داشته باشم و بتونم تحملشون کنم
اما حالا برای خودم یه خلوت دنج ساختمو یاد گرفتم که چجوری صبر کنم و ارامشمو به خودم برگردوندم
ی روزی فک میکردم امکان نداره بتونم دوباره سره پا بشم اما الان دارم برا مسابقه ی دوی زندگیم خودمو اماده میکنم و سره پام تا روزی که به اون زندگیی که میخوام نرسم ام دست از دوییدن بر نمیدارم!
هزار تا مثال کوچیک وبزرگ دیگه هستن که حتی از این مثالایی که زدمم مهم تر و اثبات کننده ترن
که ذهنه تو همه ی زندگی توعه
بزرگترین کشف بشر اینه که یه انسان میتونه با ذهنش زندگیشو سرنوشتشو تغییر بده