یه صلوات برای سلامتی آقا امام زمان و تعجیل تو ظهورشون بفرستیم💚🌱

مدیر استارتر

عضویت: 1400/01/16

تعداد پست: 23474

پیرو امضات در مورد سفیانی .ایا طبق روایات دو سفیانی داریم یا فقط یک نفره؟

سلام قشنگم خوبی؟🌸

سفیانی یه نفر هست عزیزم. طبق خطبه ۱۳۸ حضرت علی علیه السلام تو نهج البلاغه، اون از شام بلند میشه و یه فرد ظالم و خونریزه که هدفش کشتار اهل ایمانه.

اگه هر سوال دیگه ای داشتی بپرس🌸

السلام علیک یا قائم آل محمد♡🌸 اگه در مورد آقا امام زمان سوال داری ازم بپرس🌸 اللهم به حق الحسین عجل لولیک الفرج🌸 🌼 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌼 ‌

1403/10/12

|

11:43

مدیر استارتر

عضویت: 1400/01/16

تعداد پست: 23474

سلام قشنگم خوبی؟🌸سفیانی یه نفر هست عزیزم. طبق خطبه ۱۳۸ حضرت علی علیه السلام تو نهج البلاغه، اون از ...

شام همون سوریه ست.

السلام علیک یا قائم آل محمد♡🌸 اگه در مورد آقا امام زمان سوال داری ازم بپرس🌸 اللهم به حق الحسین عجل لولیک الفرج🌸 🌼 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌼 ‌

1403/10/12

|

11:44

mmpaeez

عضویت: 1398/03/15

تعداد پست: 5762

سلام قشنگم خوبی؟🌸سفیانی یه نفر هست عزیزم. طبق خطبه ۱۳۸ حضرت علی علیه السلام تو نهج البلاغه، اون از ...

ان شاءالله به زودی ظهور اتفاق بیفته🥲

👣

1403/10/12

|

11:45

هیچ_

عضویت: 1402/10/28

تعداد پست: 3745

سلام قشنگم خوبی؟🌸سفیانی یه نفر هست عزیزم. طبق خطبه ۱۳۸ حضرت علی علیه السلام تو نهج البلاغه، اون از ...

خیلی در موردش میخونم ولی یه جا دیدم گفت بعضا کفتن دو نفره سفیانی اصلی شخص دومه

حس کردم این یاروهه که میدونیم بحثش این روزا داغه ممکنه سفیانی اول باشه؟

البته البته البته آقا گفتن که به راحتی علائم رو با ظهور تطبیق ندید چون منتظران رو از انتطار حقیقی دور میکنه

شخصا از خداوند مهربان مسئلت دارم آقایون عضو نی نی سایت رو عاقل و از اینجا بیرون کنه😒 زني را مي شناسم من، که شوق بال و پر دارد، ولي از بس که پر شور است، دو صد بيم از سفر دارد... زني را مي شناسم من، که در يک گوشه ي خانه، ميان شستن و پختن، درون آشپزخانه... سرود عشق مي خواند، نگاهش ساده و تنهاست، صدايش خسته و محزون، اميدش در ته فرداست...زني را مي شناسم من،که مي گويد پشيمان است، چرا دل را به او بسته، کجا او لايق آنست... زني هم زير لب گويد، گريزانم از اين خانه، ولي از خود چنين پرسد،چه کس موهاي طفلم را، پس از من مي زند شانه؟.. زني با تار تنهايي، لباس تور مي بافد، زني در کنج تاريکي، نماز نور مي خواند...زني را مي شناسم من،که مي ميرد ز يک تحقير،ولي آواز مي خواند،که اين است بازي تقدير... زني با فقر مي سازد، زني با اشک مي خوابد، زني با حسرت و حيرت،گناهش را نمي داند... زني واريس پايش را، زني درد نهانش را، ز مردم مي کند مخفي، که يک باره نگويندش، چه بد بختي چه بد بختي... زني را مي شناسم من، که شعرش، بوي غم دارد، ولي مي خندد و گويد، که دنيا پيچ و خم دارد..زني مي ترسد از رفتن که او شمعي ست در خانه، اگر بيرون رود از در، چه تاريک است اين خانه...زني را مي شناسم من،که رنگ دامنش زرد است،شب و روزش شده گريه،که او نازاي پردرد است...زني را مي شناسم من،که ناي رفتنش رفته،قدم هايش همه خسته،دلش در زير پاهايش،زند فرياد که بسه... زني در کار چون مرد است، به دستش تاول درد است، ز بس که رنج و غم دارد، فراموشش شده ديگر، جنيني در شکم دارد...

1403/10/12

|

11:57

هیچ_

عضویت: 1402/10/28

تعداد پست: 3745

ان شاءالله به زودی ظهور اتفاق بیفته🥲

به گفته ایت الله بهجت همه ی علائم ظهور اتفاق افتاده و باید به زودی منتظر صیحه آسمانی و خلاصه ۵ علائم حتمی باشیم

شخصا از خداوند مهربان مسئلت دارم آقایون عضو نی نی سایت رو عاقل و از اینجا بیرون کنه😒 زني را مي شناسم من، که شوق بال و پر دارد، ولي از بس که پر شور است، دو صد بيم از سفر دارد... زني را مي شناسم من، که در يک گوشه ي خانه، ميان شستن و پختن، درون آشپزخانه... سرود عشق مي خواند، نگاهش ساده و تنهاست، صدايش خسته و محزون، اميدش در ته فرداست...زني را مي شناسم من،که مي گويد پشيمان است، چرا دل را به او بسته، کجا او لايق آنست... زني هم زير لب گويد، گريزانم از اين خانه، ولي از خود چنين پرسد،چه کس موهاي طفلم را، پس از من مي زند شانه؟.. زني با تار تنهايي، لباس تور مي بافد، زني در کنج تاريکي، نماز نور مي خواند...زني را مي شناسم من،که مي ميرد ز يک تحقير،ولي آواز مي خواند،که اين است بازي تقدير... زني با فقر مي سازد، زني با اشک مي خوابد، زني با حسرت و حيرت،گناهش را نمي داند... زني واريس پايش را، زني درد نهانش را، ز مردم مي کند مخفي، که يک باره نگويندش، چه بد بختي چه بد بختي... زني را مي شناسم من، که شعرش، بوي غم دارد، ولي مي خندد و گويد، که دنيا پيچ و خم دارد..زني مي ترسد از رفتن که او شمعي ست در خانه، اگر بيرون رود از در، چه تاريک است اين خانه...زني را مي شناسم من،که رنگ دامنش زرد است،شب و روزش شده گريه،که او نازاي پردرد است...زني را مي شناسم من،که ناي رفتنش رفته،قدم هايش همه خسته،دلش در زير پاهايش،زند فرياد که بسه... زني در کار چون مرد است، به دستش تاول درد است، ز بس که رنج و غم دارد، فراموشش شده ديگر، جنيني در شکم دارد...

1403/10/12

|

11:59

مدیر استارتر

عضویت: 1400/01/16

تعداد پست: 23474

ان شاءالله به زودی ظهور اتفاق بیفته🥲

انشاءالله ظهور آقا خیلی نزدیکه😍 خودشون تو تشرفات آدمای پاک فرمودن ظهور نزدیکه برام دعا کنین😍💚

السلام علیک یا قائم آل محمد♡🌸 اگه در مورد آقا امام زمان سوال داری ازم بپرس🌸 اللهم به حق الحسین عجل لولیک الفرج🌸 🌼 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌼 ‌

1403/10/12

|

11:59

مدیر استارتر

عضویت: 1400/01/16

تعداد پست: 23474

خیلی در موردش میخونم ولی یه جا دیدم گفت بعضا کفتن دو نفره سفیانی اصلی شخص دومه حس کردم این یاروهه که ...

آره عزیزم آقا خیلی خوب فرمودن،

چون یکی از کارای دشمن اتفاقا اینه که در مورد علائم ظهور دروغ پردازی میکنه

السلام علیک یا قائم آل محمد♡🌸 اگه در مورد آقا امام زمان سوال داری ازم بپرس🌸 اللهم به حق الحسین عجل لولیک الفرج🌸 🌼 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌼 ‌

1403/10/12

|

12:01

هیچ_

عضویت: 1402/10/28

تعداد پست: 3745

در کتاب مجرد نور گفته شده که مرحوم آیت اللَه انصاری همدانی ( که ۲۴ سالگی بع درجه اجتهاد رسیدند), بیان می کنند که سفیانی 17 سال دارد

شخصا از خداوند مهربان مسئلت دارم آقایون عضو نی نی سایت رو عاقل و از اینجا بیرون کنه😒 زني را مي شناسم من، که شوق بال و پر دارد، ولي از بس که پر شور است، دو صد بيم از سفر دارد... زني را مي شناسم من، که در يک گوشه ي خانه، ميان شستن و پختن، درون آشپزخانه... سرود عشق مي خواند، نگاهش ساده و تنهاست، صدايش خسته و محزون، اميدش در ته فرداست...زني را مي شناسم من،که مي گويد پشيمان است، چرا دل را به او بسته، کجا او لايق آنست... زني هم زير لب گويد، گريزانم از اين خانه، ولي از خود چنين پرسد،چه کس موهاي طفلم را، پس از من مي زند شانه؟.. زني با تار تنهايي، لباس تور مي بافد، زني در کنج تاريکي، نماز نور مي خواند...زني را مي شناسم من،که مي ميرد ز يک تحقير،ولي آواز مي خواند،که اين است بازي تقدير... زني با فقر مي سازد، زني با اشک مي خوابد، زني با حسرت و حيرت،گناهش را نمي داند... زني واريس پايش را، زني درد نهانش را، ز مردم مي کند مخفي، که يک باره نگويندش، چه بد بختي چه بد بختي... زني را مي شناسم من، که شعرش، بوي غم دارد، ولي مي خندد و گويد، که دنيا پيچ و خم دارد..زني مي ترسد از رفتن که او شمعي ست در خانه، اگر بيرون رود از در، چه تاريک است اين خانه...زني را مي شناسم من،که رنگ دامنش زرد است،شب و روزش شده گريه،که او نازاي پردرد است...زني را مي شناسم من،که ناي رفتنش رفته،قدم هايش همه خسته،دلش در زير پاهايش،زند فرياد که بسه... زني در کار چون مرد است، به دستش تاول درد است، ز بس که رنج و غم دارد، فراموشش شده ديگر، جنيني در شکم دارد...

1403/10/12

|

12:02