دارم اذیت میشم اتاقم ک رفت برای مطب خواهرم
وقتم داره برای داداشم میره قراره داداشم وام بگیره من دارم کارهاشون میکنم حالا چند روز دیگ امتحان دانشگاه دارم همه هم پشت سر هم یکی هم نخوندم چند بار هم بهش پول قرض دادم بهم نداده
حالم خیلی بده کاش متاهل بودم کاش سر زندگیم بودم
ساعت ۶ صبح منو کشونده بیرون ک برم کارای وامشو بکنم خودش تو خونه خزیده خوابیده بعدش هم میره سرکار و خونش
حالا هر جفتشچن هم خونه دارن هم ماشین داداشمم سر زندگیش خواهرم جدا شده بچشو بیشتر اوقات ما نگه میداریم
اگر من بدبخت نیستم پس چیم ؟ اگر هم محالفت کنم مامانم بهم غرغر میکنه میگه ناشکری میکنی یا بهم فوش میدن
حالا بابا هم ندارم بابام خونه ی مامامشه همیشه من مجبورم برم خونه ی بابابزرگم کارای وام رو درست کنه هرکار میکنم تو گوشی فعلا نمیشه گفته صبر کنید تا نیم ساعت
تورو خدا میشه برام دعا کنید 9؟ دیگ بریدم