امروز دوستم جلو کراشش خیلی بد زایه شد.
رفته بودیم محل کارش اونجا با یه بنده خدایی کار داشتیم بعد فکر کردیم امروز تا ساعت 8 کلاس داره ما هم اومدیم تو راهرو کع بریم دوستم گفت بزار ببینم بچم میره دستشویی عزیز دلم بعد بریم داشت مسخره میکرد😂
بعد داشت آب میخورد تو راهرو وایساده بودیم دهنشو پر آب کرد دید که همون کراشش همه ی حرفاشو شنیده چون وسط پله ها داشته میومده پایین شنیده امروز تا ساعت 6 کلاس داشته بعد آب پرید تو گلوش بنفش شد بد بخ دوست، دوستم نمیدونست اون اومده گفت ک. کش(البته ببخشید اینجوری گفتم) چرا اینجوری میکنی بعد منم زدم تو سر دوستم کشیدمش عقب از یقش گفتم نمیری بدبخت سرمو برگردوندم سلام کردم بعد دوست، دوستم اومد از پله اول بره اونور که پسره رد بشه پاهاش سر خرد از پله اول با باسن دونه دونه تق تق تق رفت پایین اونم خندش گرفته بود مرده عین چی داشت میخندید
شماهم یچیزی بگین بخندیم