یه پسری اومد خاستگاری
پسر موجه و خوب از نظر ظاهر
و هم من و هم خانواده پسندیدن و بنا به دلایلی نشد که ما به هم برسیم
خیلی عصابم داغون و خورد بود و خیلی با خدا دعوا کردم
ولی الان بعد دو سال متوجه شدم این آقا قبل اینکه برای من بیان خاستگاری ، عقد کردن و بهم زدن
و بعدش هم چند جا رفتن نامزدی و بهم خورده
ولی بهم نگفتن و ما هم نمیدونستیم
و الان خدا رو شکر میکنم که اون ازدواج سر نگرفت