2777
2789
عنوان

دارم روانی میشم تروخدا چیکار کنم😭😭😭

| مشاهده متن کامل بحث + 172 بازدید | 28 پست
اخرش انقد زنگ زد جواب ندادم اومد جلوخونمون همه چیو ب بابام گفت الکی تهدید نمیکرد واسه این میترسم ک ه ...

پس برو پیش پلیس بگو زنگ بزنن تهدیدش کنن همچین کاری نکنه یکی از دوستام که همین مشکل تورو داشت این کارو کرد

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اووووو انقد ب خودت استرس میدی ک در گذشتت ک این اقا وجود خیالی هم نداشته با یکی دیگ حرف زدی

با این عزت نفس مخای وارد زندگی کسی بشی؟ 

زدی ک زدی. مربوط ب قبله. شاید این اقا هم با صد تا دختر حرف زده بوده شما قذار نیست محکوم کنی یا محکوم بشی

محکم باش

میترسم اگه اتفاق بیوفته چی همش توی فکر اینم ذهنم خیلییییی درگیره

اگه فکر کنی حتما میشه


پس رها کن


در ضمن صدتو برای هیچکس نزار

امیدوارم بخاطر ترس از تنهایی  تن به هر رابطه ای ندی🌻امیدوارم بخاطر فرار از خانواده تن به هر ازدواجی ندی🌻امیدوارم برای خوب شدن زندگیت تن به مادر شدن ندی🌻 امیدوارم برای خوب شدن موقت حالت تن به هر نیکوتینی ندی🌻

تنها راهش اینه بابات اینا از اون محل برن.... یا تو محل چادر بپوش نشناست. بعد ازدواج کنی فک نمیکنم یا ...

اصن امکانش نیس ازین محله بریم

من گفتم وقتی دوسپسرم اومد خواستگاری همون شب زنگ بزنم ب پلیس بگم مواد میفروشه 


ی بار همین کارو کردم ولی پلیسا پیگیری نکردن میترسم

ای بابا باید قبول کنی کارت خیانت بوده. الانم یا قبول کن کارتو و به دوست پسرت توضیح بده یا کلا حاشا ک ...

قضیه ش خیلیییی مفصله

با دخترعمم رفتیم پارک نزدیک خونمون

این پسره هم بود

ی پسره دیگه متلک انداخت رفت انقد زدش دعوا شد اونجا


بعد دو ماه اومد داد میزد تو محل من بخاطر یسنا و کیژان یکی رو انداختم کُما پدر بزرگم گفت تو برادر اونایی ک سر اونا دعوا میکنی 


اینارو به رلم گفتم

نمیدونی چ دعوایی راه انداخت همش میگفتم من پسره رو نمیشناسم خدامرگم بده😭😭😭😭الانم اصلا میترسم بهش بگم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز