یه نفر بنظرم خیلی خوشبخت بود
پارسال جدا شدن 😐
بیشتر دختر خانمای اقوام همسرم، خانوادشون خیلی سخت گیرن و هر خواستگاری با هر موقعیتی رو راه نمیدن
به دو نفر در فامیل همسرم غبطه میخوردم چون از خودم بالاتر بود موقعیتشون یکیش طلاق گرف پدرش فوت شد و چن سال افسردگی گرف بعدش با پسر ک سطحش خیلی پایین بود ازدواج کرد و از چشمم افتاد چون فک میکردم خیلی خوشبخته
یکیشم اونم موقعیت خیلی خوبی داشت قیافه خیلیییی زیبایی‌های داشت قدش بلند چشاش سبز پوست سفید خیلییی خوشگل فهمیدم شوهرش بهش خیانت کرده اینم به شوهرش خیانت کرده همدیگه رو بخشیدن و ادامه زندگی
و اینکه ۱۴ساله بچه دار نمیشن
و دیگ غبطه نمیخورم ب حالش
یه دوستم فکر میکردم خوشبخته از نظرمالی عالی و شوهر خوب و چش هرزه بود
دیروز فهمیدم دنبال زنای مردمه
بله هست فقط شانس جوابه و سیاست و پیشونی نه به قیافه است نه پول نه هیچی
ازدواج اولم که فامیلی بود ، از نظر جایگاه اجتماعی و مالی خیلی بالا بود ، باطن زندگیمون هم بد نبود واقعا، فقط سر دخالت های خانوادش گاهی بحث داشتیم وگرنه بی دریغ عشق و محبت و احترام داشت برام و همه خیلی حرص می خوردن سر ازدواج ما
ازدواج دومم چون یه بچه هم دارم کسی انتظار نداشت ولی از ازدواج اولم هم خیلی بالاتره شرایطش، و خب قاعدتا حرص اطرافیان هم بیشتر دراومده
خودمم ظاهرم خوبه بد نیست، هیکل و قدم هم خوبه
بداخلاقم ولی مهربونم ، کسی کراشم بشه در پشت صحنه غیر مستقیم میرم سمتش جوری که اون فک کن خودش اومده جلو
