2777
2789

 پسری تو محل کار آشنا شدم چند ماهه، همیشه بهم توجه میکنه حتی توی جمع

 اون روز انگشتر دستم انداختم برای دفعه اول ، دستم دید و محلم نمیداد چند روز، حتی نگاهم هم نمیکرد

 جواب سلامم رو هم نمیداد ،کلا انگار من وجود نداشتم 

امروز اتفاقی دیدمش و دید انگشتر دستم نیست و رفتارش باز خوب شد باهام

رفتارش به نظرتون طبیعی بود ؟ 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منی که همیشه انگشترامو میندازم انگشت حلقه ی دست چپ😂چون معتقدم اون انگشتم قشنگ تره

من شاعرم ؛ ملقب به نامیرا🩵 اشعار عاشقانه میگم بدون اینکه طعم عشق رو چشیده باشم ؛ دوستدار ادبیات پارسی☘️ پایه ی بحث های فلسفی و ادبی👌با اعتقادات متفاوت و اندکی سنت شکن💥 اگه ساز سنتی میزنید من قطعا طرفدارتونم🪕 در حد تجربیات و دانشم سعی میکنم مفید واقع بشم🫂                                                                                                                    آتشی باشیم برای ققنوس روحمان ؛ این خاکستر را                                     ‹ققنوسی› دیگر در راه است...✨

 حالا مثلا شما متاهل بودی یعنی یه بار که انگشتر نپوشیدی به این نتیجه رسید متاهل نیستی

آدم وقتی جوان است به پیری جور دیگری فکر می‌کند. فکر می‌کند پیری یک حالت عجیب و غریبی است که به اندازه‌ی صدها کیلومتر و صدها سال از آدم دور است. اما وقتی به آن می‌رسد می‌بیند هنوز همان دخترک پانزده ساله است که موهایش سفید شده، دور چشم‌هایش چین افتاده، پاهایش ضعف می‌رود و دیگر نمی‌تواند پله‌ها را سه تا یکی کند. و از همه بدتر بار خاطره‌هاست که روی دوش آدم سنگینی می‌کند.».   از کتاب چهل سالگی ناهید طباطبائی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792