دعوتمون کردن جشن ختنه سورون خلاصه من پسرم ۴ سالشه اونجا بچه زیاد بود و ما هم سعی داشتیم بچه رو کنترل کنیم خلاصه این شوهر خاله ۴۰ ساله عین بچه ها میپرید وسط دعوای بچه ها و از بچه اش طرفداری میکرد ...ما هم حواسمون ب بچه امون بود تاکید میکنم ک نگید بچه ات رو حتما کنترل نمیکردی
بعد اینا اومدن تو ظرف پفک و چیپس بریرن پسر من کنجکاوانه رفت سمتشون و دستش رو بلند کرد یدونه برداره
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اخه وقتی داره چیپس و پفک برای بچه ها میریزه حالا این گشنه بتزیا واسه چیه؟؟تو ک دل مهمونی دادن نداری ...
من خودم باور کن اولین مهمونی که بعد عروسیم گرفتم، یه بچه اومد روی سفره سفید تورم با ماژیک مشکی دوبرابر قد خودش خط خطی کرد، مامانش خم به ابرو نیورد، ولی منم هیچی نگفتم چون گفتم بچس دیگه باوجود اینکه با هرچی شستم رنگش پاک نشد و انداختمش دور، سفره جهزیه ام که برا اولین بار باز کرده بودم.