امشب به نامزدم گفتم بریم بیرون یه چیزی بخوریم
اومد دنبالم رفتیم یه چیزی خوردیم
بعد خیلی بی حوصله بود انگار به زور اومده بود بعد سوار شدم داشت میرفت سمت خونه
گفتم خو حوصله نداشتی نمیومدی هنوز نیم ساعتم نیست اومدیم بیرون بعد یهو عصبی شد گفت بیشعور من بخاطر تو اومدم تو این سرما اونوقت تو ناز میکنی واس من منم بهم برخورد پیاده شدم داد میزد فحش میداد بیا سوار شو
منم سوار شدم منو رسوند دلم خیلی شکست مثلاً رفتم یکم دلم باز بشه بدتر دلمو شکست
تقصیر اونه یا من ؟