واقعا دیونه شدم . پارسال مهر ماه کسی که باهاش او رابطه بودم و قرار ازدواج داشتیم اومد خاستکاری . ب خاطر اینکه خانوادش منو نخاستن اونم خیلی راحت منو ول کرد رفت . بعد اون خیلی افسرده شدم تا اینکه با ی پسره آشنا شدم اما مجازی رفته رفته از هم خوشمون اومد خیلی کنار هم خوش بودیم خیلی بهم کمک کرد مخصوصا ک بیماری اعصاب هم گرفته بودم همیشه کنارم بود اون زمان سرباز بود . قرار بود بیاد ببینتم تیر ماه سربازیش تمام شد تا آخر آبان ک بودم باهاش چون پول نداشت نتونست بیاد منو ببینه .
منم شرایط خانوادگی بسیار بدی داشتم بعد فوت بابام مامانم ازدواج کرده بود با ی مرد بسیار حرومی . اون مرد هم تو خونه ما زندگی میکنه منم چندین بار ب پسره گفته بودم آهای فلانی من شرایطم خیلی بده باید کم کم ازدواج کنم اونم میگفت ایشالله درست میشه نگران نباش . میگفتم خب لابد نمیخاد بگیره منو دیگه . منم یکی از خاستکارام قبول کردم و الان نامزدم هنوز عقد نکردم .
پسره اومد اینستا منو هک کرد و فهمید کسی ک میخام باهاش ازدواج کنم کیه .
خلاصه تهدیدم کرد فلان . حالا تقریبا ده روزی از نامزدی من گذشته .
نامزدم رو دوست دارم اما گاهی فکر میکنم آیا من واقعا نامرد بودم که ولش کردم ؟
از ی طرفم اصلا دلم نمیخاد زندگیم خراب شه