بچهها من همیشه سر چیزای کوچیک حتی گریه میکردم خون گریه میکردم یعنی.... حداقل دو سه روز میافتادم
الان این سری تصمیم گرفتم بچه پررو باشم
یه ارائه افتضاح آماده کردم سر کلاس ارائه میدادم استادم هی میگفت افتضاحه فقط داری وقتمون رو میگیری همش سوال میپرسید... خلاصه نگم براتون
ولی من گفتم حالا استاد بزارین بگم و مدام توجیه میاوردم آخرشم خیلی شیک نشستم ردیف اول پا رو پا انداختم تو ارائه بعدی بچهها سوال هم میپرسیدم تازه
من فهمیدم اعتماد به نفس نود درصد راهه بقیش رو باید تلاش کنم
موافقین؟