سلام و ارادت …
بچه ها همون طور که گفتم قراره با یکی از پسرای فامیل ازدواج کنم که رابطه فامیلی نزدیکی هم داریم ،تقریبا تو خانواده هم بزرگ شدیم و نزدیکیم….
اون اقا زمانی که من درگیر درس و دبیرستان و اینا بودم تو یه شهر دیگه کار میکرد و با یکی وارد رابطه شده بود
قبلش هم از یکی از دخترای فامیل که از قضا دختر خوشگل و خوش چهره با کلاسی هست رو خوشش میاد و فالوش میکنه و گویا چیز خاصی هم بین شون نبوده چون دختر خانوم الان خیلی وقت ازدواج کردن و این اقا هم کلا مدل پسر آویزون و بی شخصیت و اینا نیست خودش گفت که وقتی دیدتش خوشش اومده …
اما گاهی اوقات که فکر میکنم خیلی ناراحت میشم که چرا چشش اونارو گرفته و بود و به منتوجهی نمیکرد به خصوص رو این دختر فامیل خیلی حساسم …واقعا دلم از اقا میگیره به خصوص که اون زمان منم سرم تو درس و اینا بود و کلا زیادم به خودم نمیرسیدم و …
البته الان دانشجو ام و شاغل و از نظر خانوادگی و مالی و اینام موقعیت خوبی دارم خداروشکر
ولی در کل گذشتش حالمو بد میکنه انگار،درکل پسر فهمیده و متعهدی هست و بسیار خانواده دوست
بار ها هم گفته گذشته رو ول کن من فقط به تو فکر میکنم و اصلا اشتباه کردم و ….احساس بدی دارم