امروز رفتم آزمون رانندگی بدم
رفتم نشستم کارام و بکنم بعد کمربند و خواستم ببندم افسره دستش و آورده بود کنار دستم میخواستم ببندمش دستم خورد به دستش گفتم ببخشید اصلا عین خیالشم نبود
چند باری دنده عقب گرفتم باز دستم یا میخورد به دستش یا به پاش خیلی معذب شدم نتونستمم چیزی بگم خودشم هیچی به رو خودش نیاورد
بعد دیگه تموم شد گفت ماشین و خاموش کردم گفت روشنش کن واسه نفر بعدی نمیدونم چرا هرچی استارت میزدم روشن نمیشد
دید من دستم رو سوییچه دارم استارت میزنم خودشم سریع دستشو گذاشت رو دستم گفت اینجوریه من همش میگفتم ببخشید میخواستم دستم و بکشم نمیذاشت حالم بهم خورد میخواستم بهش حرف بزنم روم نمیشد😐
