امروز خبر فوت دایی مامانم رو دادن و ماه دیگه هم عروسی منه. البته عروسی من بعد از ۴۰ چهلم اون بنده خدا میشه باید چیکار کنم نمیدونم عروسی رو بگیرم یا نه یا باید تا ۴چهار ماه و ۱۰ده روز صبر کنیم آخه همه کارا رو هم انجام دادیم و پول پیش پرداخت همه چی رو دادیم لباس عروس،تالار،فیلمبردارو... حتی خونه مون هم حاضره فقط جهیزیه رو نچیدیم بنظرتون میشه از خانواده شون اجازه گرفت و عروسی رو برگزار کرد؟ یه چیز دیگه هم که هست با شوهر هم اقوام نیستیم
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.