نه رو بهش گفتم عزیزم
الان دوباره سر زل زدنش عصبیم
اصلا دوست ندارم برم تو استیشن بشینم وقتی بیکارم از دست این میگم الانه که ببینه منو باز یا نگاه کنه یا تذکر بده یا یچیزی
یجوری نگاه میکنه همه بفهمن داره با نگاهش تذکر میده بهت
اوه اوه به شوهرت همینا رو بگو
این آدم عوضیه خیریه هم نیست داره تیغت میزنه اون بریز بپاشا رو کردی داره ازت باج میگیره غلط کرده حراست به حجاب کار نداره یا ب خودت میگن نه ب ی مرد غریبه یا زن
دو روز دیگه دستمال تم میکنه
بهش پول نده بگو فاکتور رسید سند یا شماره حساب خیریه رو بدن ک بنام خیریه قابل پیگرد باسه خودمون میریزیم در غیر اینصورت شرمنده ببین یاد بگیر اون مسئله مثل خودت کارمنده پس هیچ ارجحیت بهت نداره اگر بفهمن پدرشو درمیارن بهش بگو و بفهمون که زرنگی ساده نباش بزار ازت بترسه
هیچ غلطی نمیتونه بکنه فقط به شوهرت بگو و باهاش یکی شو بگو بیاد دنبالت تا حواسشون جمع کنه
آنقدر ازین چیزا دیدم دارم تهشو میگم الان جمعش نکنی دو روز دیگه بلا سرت میاره تو خفا. و فیلم و باج
کلا محیط کار بیمارستان همینه. خیلیا چشم دیدن آدمو ندارن. همش هم پشت سر آدم حرفه. نمیدونم چرا اینجوریه واقعا.
من خیلی بخش های محدودی دیدم که همه باهم خوب باشن و آرامش برقرار باشه. همش به مدیریت هدنرس مربوطه به نظرم.
آخ آخ. پسر طرحته دختر.
اگه میخوای توی بالین دووم بیاری باید کلا بیخیال حرفاشون بشی. اصلا نبینی و نشنوی. پررو باش اما بی احترامی نکن(که بعدا داستان درست نکنن برات). دفعه ی بعد که گفت شوهرت خسیسه بگو آره خسیسه.
زل زدناش هم کلا نبین، اصلا سرتو برنگردون، کاملا بی تفاوت باش. هرکی کار داره صدا کنه، نه اینکه زل بزنه!
به هرحال خسته میشه.
اصلا هم به کسی اعتماد نکن و هیچی از زندگیت براشون نگو
من اصلا نگفتم از مسائل شخصی ولی خوب پرسیدن شغل همسرت چیه و... خودشون متوجه شدن که حقوقش خوبه در صورتیکه بخدا اونجوری نیست که اینا فکر میکنن بهشون هم گفتم شوهرم تازه رفته حقوقش اونقد ک شما میگید نیست
ولی وقتی شوهدم یا پدرش میومدن دنبالت ماشیناشونو گاهی میدیدن
