شکر خدا پدر و مادر شوهر نداری بشین زندگی کن
من خودم 2ساله خونه برادرم نرفتم چون دیدم شوهرم خیر سرش رفیق بودن و واسطه ازدواجمون برادرم بود دیدم شوهرم عوضی و برادرم ساده و البته خبیث قطع رابطه کردم تا هر دو در امان باشیم
مادر شوهرم تازه عروس بودم هر روز خونه برادرشوهر طبقه چهارم میرفت بعدم خونه من طبقه سوم نمیومد و میگفت پله اذیتم میکنه
ببین 14 سال فقط عذاب روانیم دادن
سرتو بنداز پایین کیف کن و زندگی کن و تحویلشون نگیر
برای حضور تو جمعشون اصرار نکن
اینجور آدما باهام نمیسازد و دنبال ی نفرن بهونه دورهمیشون باشه
خودتو ارتقا بده و تا از جانب همسرت و رفتارهاش مطمئن نشدی بچه نیار