سمت این. چیزا نرو واگذار کن بخدا
جاری من اومد تو خونم جادو ریخت خودشم آنقدر احمق بود گفت سال بعد سرطان گرفت و مرد
خانواده همسرم و خود همسرم بلایی نبوده سرم نیاورده باشن سپردم ب خدا چون واقعا بی کسم نشستم دارم فلاکتشونو میبینم
ببین ازین حال خوبم حالم خوب نیستا چون دوست داشتم جهانم جای بهتری میبود ولی هرگز نبود