6 دی با یکی آشنا شدم تو مهمونی بودم و اولین بار بود اون خانم و میدیدم
ظاهر عجیبی داشت و راستیتش من زیاد ازش خوشم نیومد
ولی در کل ک داشتم تو جمع صحبت میکردم یهو دیدم دقیقا پشت سر منه
یه لحظه پرام ریخت دروغ چرا یه خورده ام ترسیدم
و این دختره هی نزدیک من بود و من فکر میکردم ک از دوستان یکی از بچه های خودمونه و فلان
آقا این تا آخرین لحظه نزدیک من بود منم با خودم فک میکردم حتما ازم خوشش اومده و ... ولی واقعا ظاهر عجیبی داشت و مو هاشم دورنگ بود فک میکنم بنفش و صورتی
خلاصه اینکه برنامه تموم شد و همه پرسیدن ک جاوید این دختره کی بود اومده بود ما نشناختیم
آقا تا این. فهمیدم یهو ترس منو گرفت و پرسیدم مگه با شماها نبود همه گفتن نه ما فک میکردیم از طرف تو اومده
حتی بچه های ما هم حس عجیبی بهشون دست داد
به چند تا از بچه ها گفتم شب اینجا بمونن و قبول کردن
و نصف شبی ساعت2:54 دقیقه بود ک یهو نوتیف اومد از واتساپ یه لوکیشن برام فرستاد 17 کیلومتر با ویلامون فاصله داشت و نوشته بود بیگناه کمک آقا تا اینو دیدم دیگه واقعا ترسیدم و اینا بچه ها گفتن بریم شکایت . ببینیم کیه داره سر به سرمون میذاره
پیگیری کردیم و اینا از این اکانت هیچ اثری پشتش نیست و گفتن اگه شکایات زیاد بشه پیگیری میکنیم ولی اکانت و بلاک کردم و دوباره از همون اکانت برام پیام میاد
چند تا از نمونه پیام هاشو میذارم ببینید ...
چند وقتیه ک نمیتونم برم ویلا سر همین موضوع تا نفهمم
آخه چرا فقط به من نزدیک شده بود چند شبه خواب ندارن