بچه ها توروخدا بیاید
با خواستگارم بیرون رفتم. بار سوم بود که میدیدمش. دفعه های قبلی اومد خونمون، اینبار گفتم ۲تایی بیرون بریم هم راحت باشیم واسه حرف زدن هم ببینم رفتارش تو جامعه چطوره.
اومد دنبالم با یه باکس گل و شکلات خیلی بزرگ بعد رفتیم رستوران نهار خوردیم، همه چیز عالی پیش رفت.
اخرش گفت اگه اجازه بدی فردا هم بیرون بریم امروز خیلی خوش گذشت گفتم باشه.
ولی دیگه زنگ نزد الان ۳ روزه خبری نشده
دارم دیوونه میشم اصلا نمیدونم چرا با اون همه اشتیاق که نشون داد یهو غیب شده
میترسم طلسم شده باشم :((