2777
2789
عنوان

شما باشید از این تفاوت زندگی با جاریتون حرصتون نمیگیره

| مشاهده متن کامل بحث + 4172 بازدید | 170 پست
الان چیه زندگیش از تو بالاتره که حسودی کنی پدر مادر تو که نیستن تو اون شهر بری خونه اونا بشینی اگه ه ...

افرین چه عاقلی 

منم جاریم پولداره و بالاشهر میشینه ولی برای من مهم نیست چون هر کی زندگی خودشو داره

🌻بعد از اون همه تاریکی خودم برای خودم نور شدم 🌻

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ای اگر جای من بودی که جاریم نه از نظر تحصیلات و خانواده و اصالت به پای من نمی رسه شوهرش بازاریه یه شاسی بلند انداخته زیر پاش هر روز سفر خارجی داخلی .خونه ی خوب بهترین جای یکی از شهرای گیلان نمیگم شناسایی نشم.خونه ی خوب غرب تهران و طلاهاش خریداش.همش در حال گشت و گذار خونه مادرش شهرستانه اونجا میره شمال میره تهرانم زندگی میکنه.شوهر منم متخصص تو دهات زندگی میکنیم.بد اب و هوا جایی هم نمیریم بگردیم.اخرین بار تیر ماه رفتم مسافرت تنهایی

یاد جاریم افتادم

مام با فاصله یه هفته عقد کردیم اونا رفتن خونه خودشون نشستن ما بعد یکسال فروختیم رفتیم فاصله یکساعتی مادرشوهرم. هفته ای یبار میومدیم، اونام فروختن رفتن دورتر

ما واممون دراومد خونه رو بزرگتر کردیم اونام خونشونو فروختن ولی وامشون درنیومد خونشون از دستشون رفت

با چشم و هم چشمی همه چیشونو از دست دادن

برادرشوهرم کارشم از دست داد

خودش و زنش همیشه ناشکر بودن و چشمشون رو زندگی ما

ور حالی ک واحد اونا از ما بزرگتر بود اول زندگی و شغل همسرشم بهتر از همسر من بود


کاری به من ندارنولی خوشم نمیاد اون دور باشه من نزدیک و از همه رفت و آمده‌ام باخبر بشنخانواده ام میان ...

مادرشوهرت که آدم بی آزاری هست ، حالا اونم که تو قصر نرفته ، رفته خونه مادرش ، ممکنه بعد از یک مدت برادرشوهر ت باهاشون مشکل بخوره ، شما همونجا بمون و با توجه به شرایط و امکاناتت که ما نمیدونیم ، درست فکر کن نه به خاطر رو کم کنی ، توکل به خدا کن که گشایش بشه

افرین چه عاقلی منم جاریم پولداره و بالاشهر میشینه ولی برای من مهم نیست چون هر کی زندگی خودشو داره

هرکی به شرایط خودش دیکه جاریام اصن مستاجری نکردن پدرشوهرم خونه ساخت براشون من بدبخ هشت ساله مستاجرم😰

به نظر من جاریت از تو داره فرار میکنه. چون حسودی

هدف امسالم. 100تا کتاب بخونم، اپیزودهای رخ و مورخ وشاهنامه و کلیله دمنه رو همش رو گوش کنم. لک های صورتم پاک کنم، دندونم رو ارتودنسی کنم. و روکش کنم. شیمکم رو آب کنم، شونه هام رو قوی کنم. 

چندسالتونه

هدف امسالم. 100تا کتاب بخونم، اپیزودهای رخ و مورخ وشاهنامه و کلیله دمنه رو همش رو گوش کنم. لک های صورتم پاک کنم، دندونم رو ارتودنسی کنم. و روکش کنم. شیمکم رو آب کنم، شونه هام رو قوی کنم. 

عزیزم کلا نزدیک خونواده ها بودن چه مادر شوهر چه مادر آدم دردسر داره.

البته شما میگی مادرشوهرت کاری باهات نداره.

من تو حرفات چیزی ندیدم که نشون بده جاریت زندگیش بهتره.

هر کسی زندگی خودشو داره .زندگی خودتو با کسی مقایسه نکن.

اونم می تونه حسودی کنه که شما چهارماه بعد عقد عروسی گرفتی و رفتی سر خونه زندگی خودت.

الان هم به جای مستاحری تو خونه خودتی.

نکات مثبت زندگیتو ببین.

خوب بودن زندگی بقیه چیزی از زندگی ما کم نمیکنه.

از کدوم کارش فهمیدی زرنگه

از این دید نگاه کن جاری بغل دستت باشه تو واحد یا یه همسایه غریبه.خیلی به نفع تو هست که نیومده راحت تری به خدا.من واحد مادرشوهرش نرفتم رفتم مستأجر خواهرشوهرم رفت جای من ولی شش ماه نکشید از اونجا رفت با اینکه شوهرش یازده شب میومد.ولی یادم یبار زنگ زد به من گفت تو عاقل بودی نیومدی پیش مامانم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792