هر چی فکر میکنم هر چقدر میخام فکر کنم این مرد ادم شده دو روز نمیشه ک گند میزنه
بچم مریض همش بالا میاره.دیروز بالای ده بار زنگش زدم تا بچه رو دکتر ببریم مگه برداشت اون گوشی کوفتی رو؟نخیر !!!
هزار بار ابن مدلی شده و گوشی خاموش میکنه میخابه خونه مامانش.دیشب بهرحال دکتر بردیم بچم گفت بابا شربتم بده باز زنگ زدم بیاد شربت بچه رو بده ۷ بار شاید زنگیدم و بیجواب منم قاطی کردم براش گفتم ازدواجم با تو اشتباه ترین تصمیم زندگیم بوده.هیچ وقت نشده با زنگ اول مواقع ضروری جواب بده .بعد من از اینکه کسی جواب زنگم نده دیووونه میشم چون اوصلا کار واجب داشته باشم زنگ میزنم .چ کنم مغزم درد گرفته از دستش.
ظهر اومد سلام کرد محل سگ نذاشتم گفتم برو فقط ولم کن نمیدونین چ حسی اینکه بدونه حتی شوهرتم پشتت نیس مواقع حساس چ کنم
من می‌دونم چی میگی حق داری واقعا
دوباره باهاش حرف بزن منطقی
خوب چرا جواب نمیده دلیلش چیه
چرا جواب نمیده؟یعنی چی خاموش میکنه خونه مادرش می‌خوابه!چرا خونه خودش نمیاد
کارش چیه آزاده؟
من که روزایی که همسرم سرکاره از آسمون سنگم بباره نمیتونه بیاد چه برسه واسه دادن شربت بچه
من مثل شوهر شمام از گوشی متنفرم و از حرف زدن بدتر
اونم روزی هزار بار زنگ میزنه عاشق تلفته
حتی گاهی رد میدم میگم پیام بده ولی اون استرس داره چون خبر مرگ باباشو باتلفن بهش دادن همش حس میکنه هرکی زنگ میزنه درحال مرگه
همیشه همسر این جواب ندادنا بامن دعوا داره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز