بخش خیلی زیادی از زندگی ما رو عادت ها تشکیل میدن
ولی ما به اشتباه تصور می کنیم اکثرا کار ها که می کنیم بخاطر تصمیم گیر های ما هست و اونا رو کاملا آگاهانه انجام میدیم در صورتی اونا اکثرا عادت هستن و آگاهانه نیستن
مثلا آدمای که سیگاری هستن
من همیشه وقتی این آدما رومی دیدم با خودم میگفتم که
اینا برای بدنشون و جسمشون ذر ه ای ارزش قائل نیستن
بخاطر یه لذت زود گذر به بدنشون آسیب میزنن
و کاملا قضاوتشون میکردن
ولی واقعیت این هست که همین آدم شاید تو خیلی از بخش های دیگه ای از زندگیش سبک زندگی سالمی برخوردار و برای بدنش ارزش زیادی قائل باشه
مثلا (ورزش کنه غذای سالم بخوره)
در صورتی که اون آدم یک بار آگاهانه تصمیم گرفته که سیگار بکشه
وبعد از اون سیگار کشیدنش از روی عادت شده
عادتی که ترک کردنش خیلی سخته
یعنی قبل از هر بار سیگار کشیدن آگاهانه به این فکر نمی کنه
که سیگارچه اثری میتونه روش داشته باشه و اینا
بنظرمن خیلی از رفتار های که ما آدما می کنیم
از روی عادته
و نمیشه با این رفتار ها یکی رو به طور کل قضاوت کرد
و نسخشو پیچید
که آها چون این رفتار رو می کنه پس آدم بد، نامردی هست
چون بد اخلاقه پس آدم بدذاتی هست
چون درس نمیخونه پس ذاتا آدم تنبل وبی عرضه ای هست
در صورتی که اونا با تغییر دادن عادت هاشون میتونن خودشون رو عوض کنن
یا یه سر آدما که نماز میخونن و روزه میگیرن
ما سریع قضاوت می کنیم
ومیگم این عجب آدم مذهبی هست
در صورتی که شاید فقط عادت کرده
و یه یک ماه اگر نخونه
کلا ول کنه و دیگه تا آخر عمرش هم نمیخونه
درسته که
این عادت ها شخصیت آدم رو شکل میدن
ولی با عادت ها نمیشه پی به منش آدم ها برد