سلام.شوهرم صبح بهم گفت بیا بریمبیرون منم باردارم سرماخوردم بدنم کوفته بود هرچی میگفتم نمیتونم برو کارتو انجام بده نیازی به من نیست که بیام ولی پافشاری کرد ولج کرد آخرشم عصبانی شد گوشیشو شکست،کاره همیشگیشه وسایل خونه رو میشکنه،ماشین نداره منم از رفتن باهاش بیرون خستم دوست ندارم سوار ماشین آدم دیگه ای بشم هرچی میگم ماشین بگیر رانندگی یادبگیرند اهمیت نمیده به حرفم ،ازصیح هم رفته خونه نیومده نمیدونم کجاست..ازش بدم میاد