این قصیه مربوط به پدرم، لطفا تا اخر بخونید
یه بار رفتم دندونپزشکی ، و خب خودتونم میدونید دیگه هزینه های دندونپزشکی زیاده
یه دندون عصب کشی و روکش کردم شد حدودا ۸تومن
اومدیم تو ماشین بهم گقت هی بهت گفتم دندونپزشکی بخون ، گوش نکردی ، ببین چه پولی در میارن 😐
همون لحطه تو دلم گقتم یه جوری میگی انگار التماسم میکردن تروخدااااااا بیا دندونپزشکی بخون
من کلا به رشته های پیراپزشکی و پزشکی علاقه نداشتم
در حال حاضر ترم ۵ژنتیک هستم دانشگاه دولتی شهر خودم ، تصمیم مهاجرت دارم
سال دهم ، رفتم یه کتاب تست گرفتم شد ۱۲۰تومن ، اونموقع خیلییییی گرون حساب میشد ، سال ۹۸، اومدم تو ماشین دیدم بابام اعصابش خورده( نه اینکه خسیس باشه ، دستش تنگ بود اونموقع) چون کتابی که خریدم گرون بود
دیگه همون شد اولین و آخرین کتاب تستم
۳سال کنکور نه کلاس رفتم نه مشاوره داشتم نه آزمون میدادم نه کتاب میخریدم
همرو دانلود میکردم ، و تااوتجایی که در توانم بود خوندم و تلاش کردم تا اینکه زنتیک قبول شدم ، رشته مورد علاقم و یکی از دلایل مهمی که انتخاب کردم برای مهاجرت یود
حالا پدرم شدیدا با مهاجرت کردنم مخالفه ، کلا سنتی فکر میکنه
سالی که کنکور داشتم نزاشت شهر دیگه رو بزنم منم شهر خودمو زدم و رفتم دانشگاه ، ولی دیگه برای ارشد قصیه فرق داره ، بدون اینکه بهش بگم شهر دیگه رو میزنم و میرم همونجا درسمو میخونم و برای دکترا هم فاند میگیرم و میرم
خواستم اینو بگم که به قول یکی از کاربرا این پدر مادرا هرررررررررجور زندگی کنی بازم یه حرفی بهت میزنن ، همیشه از بچه ها انتطار بهترینننننننننن نتیجه رو بدون هیچ امکاناتی دارن ، اصن به این قکر نمیکنن ببینن بچم خودش چی دوست داره ، چی میخواد
بچه ها زندگی خودشونو دارن ، قرار نیس مطابق میل پدر مادرا زندگی کنن ، پیت نن زندگی خودشونو تو چارچوب بدون آسیب رسوندن به بقیه و خودشون داشته باشن
بچه ها حق اینو دارن برن دنبال رویاشون، فک نکنید بچه متعلق به خودتونه
ولی دیگه اینسری نمیخوام کوتاه بیام ، میرم دنبال زندگیم ، مگه من چند بار فرصت زندگی دارم
نظرتون بگید لطفا