منو شوهرم یه شهر دیگه زندگی میکنیم تقریبا هردوماه یکبار میریم شهرستان ...من میرم خونه پدرو مادرم میمونم همسرمم خونه پدری خودش..اما مادرشوهرم عقیده داره خانوم باید پیش همسرم بخوابه و میخواد من خونه اونا بمونم..آخه من تو غربت خیلی دلتنگ خانوادم میشم🥲می‌خوام همش خونه پدریم بمونم چون خیلی کم هم میمونیم همه از ی طرف دعوتم میکنن هردو خواهر برادردار هستیم .دیشب به مادرشوهرم گفتم فردا شام خونه خواهرم دعوتم اما گفت من میخواستم شام بپزم همه دخترامم هم بیاد..اما من گقتم که من دیشب بهتون گفتم که خواهرم دعوت کرده انگار ناراحت شد گفت باشه تو خونه ی ما نمیمونی منم دعوتت میکنم ...عذاب وجدان گرفتم😮💨
ولش کن اهمیت نده.
خب عروسشونی
یه شب نباید بمونی خونه شون؟؟؟
حرف راست و میزنه گلم دوشب خونه شما بخونید دوشب خونه همسرت اما باهم
ما وقتی میریم شهرمون ۳ روز خونه‌ی پدرم هستیم هر دو ۳ روز خونه پدرشوهرم.
البته گاها شده یکیمون تنهایی بره ولی اغلب با همیم.
ولی درک میکنم که خیلی دلتنگی زیاده و با ۳ روز موندن رفع نمیشه..
خود مادرشوهرتون‌نمیرید اصلا؟ مثلا ی روز برید کلا اونجا باشید؟
وسط روز برو خونه مادر شوهرت چند ساعت اونحا باش. بعد برای شام برو خونه برادرت..دیگه باید هردوطرف رو در نظر کرفت که اوناهم دلخور نشن
خب هرکسی دلتنگ خانواده ش میسه دفعه بعد که خواستی بیای تعداد روزهایی ک میمونی رو تقسیم کن هر روز خونه کسی باشی و از قبل بهشون بگو ک ناراحتی پیس نیاد
کار درستو شما میکنین.هرکدوم خونه پدری خودتون بهترین حالت ممکنه
حق با مادر شوهرته
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز