برادرم یه دختری پیدا کرده

خدا به دختره رحم کنه فقط 

تا اینجا که هم سرویس طلا رو داده برادرتون اورده خونه

هم مهریه ۱۴ تا رو موافقت کرده 

فقط گیر دیپلم و منطقش هستید 

تحقیق کنید اگه خوب بود ب انتخاب برادرتون احترام بزارید ک انقدر بدگویی نکنید تا رابطشون خراب بشه 

اینجوری یعنی شمشیر از رو ببندی و بی سیاست بودنه

یعنی چی ؟

الان همسر خودت اموالشو بزنه به اسم مادرش خوشت میاد ؟

نظریه های عجیبی میدین

اگه من واسه زندگی کردن رفته باشم بله

درضمن من قبلش هم گفتم تو پیامای قبلی اول بزنن ب اسم مادرشون ببینن واکنشش چیه بعد انتقال بدن و داداششون هم بگه اوضاع مالیم خوب نیست

شرایط من شراطی ک اون خانم برای این خانواده ایجاد کردن نیست

درضمن من تا بعد ازدواج دارایی شوهرم ب اسم مادرش بود من ی کلام هم حرفی نزدم

چون مادرشوهرم ک نمیخواست بالابکشه و منم نمیخواستم برای خودم ببرم ک حرص بخورم ک ب اسم خودش حتما باشه

والا میبینی چه چیزا میگن 

حالا که میگی مامانت زن مومنی هست 

بره زیر آسمون توکل کنه به خدا خدا رو به پنج تن آل عبا قسم بده 

دعا کنه و امام زمان رو واسطه کنه اگر خوبه جور بشه و اگر بده همین الان تا قبل از عقد براحتی بهم بخوره 

این کاری بود که مامانم برای ازدواج همه بچه هاش انجام می‌داد و خداروشکر ازدواج درستی داشتیم 

ایشالا هرچی به صلاحه

ولی خب یه چیزی بخوام بگم دختر و پسر خیلیییی از حرفارو نمیزنن یا ناقص میزنن یا یکم متفاوت از واقعیت میگن مثل زمان باهم بودنشون و خیلی چیزای دیگه

برای این گفتم هرچیزیو نخوای سریع باور کنی و زوم کنی روش

چرا خونرو نمیزنه به نام مادرت؟

ببین دیگه این چیزا رو باید خودشون کنار بیان 

الان مثلا همسر من اومده شهر ما و چند ساعت اختلاف داره با شهر خانوادش یعنی پدر مادرشو ول کرده؟؟؟

قطعا نه 

دیگه اونا که تهران هستند و نهایتا ۱ ساعت راه هست تا خونتون

من اگر همسرم حتی اسم این کار رو بیاره ، در حد یه فکر ، قید زندگی و عشق و همه چی رو میزدم و الانم میزنم .. بره پیش مامانش 

چی فکرمیکنی سطح سواد ومحل زندگی خیلی مهمه باید تناسب وجود داشته باشه، شاید طرف خرش که از پل رد بشه تغییر کنه

عزیزم توضیح دادم تو پیام قبلیم

بعد ی مدت انتقال بدن ب پسرشون 

ولی الان بخرن واکنش خانم رو ببینن ک واسه زندگی میخواد خونه رو یا واسه دوز و کلک

من خودمم اموال شوهرم ب اسم مادرشوهرم بود خودشون بعده ازدواج انتقال دادن

نه من چیزی گفتم و اعتراضی کردم نه اونا چشمی ب مال شوهرم داشتن