یاد شوهر سابقم افتادم با باش فوت کرده بود توی مراسم زن عموش گفت سر قبر برو خرما پخش کن به خانوما رفتم یه دوری زدم تو خانوما خرما گرفتم اون از تو آقایون منو دیده بود شبش از خجالتم درآمد با مشت و لگد که بابای من فوت شده تو ول شدی واسه خودت...خدا لعنتش کنه عوضی مریض ...
دنبال دعوا نباش عزیزم
ولش کن
با چه لحنی گفت؟؟
دور از جون همگی ولی تو همچو شرایطی ادم اول به کل شالش باید دربیاره بعدم دومشت خاک از رو قبر برداره بریزه تو سر شوهره تا حالیش شه
اتفاقا دقیقا لحن بدی هم داشت چون چند بار گفت ولی روسری م لیز بود میرفت عقب منم واقعا توی حال خودم نبودم بخوام هی درستش کنم بار آخر گفت بار دهمه موهات بیرونه
که بنظرم اوج بی درکیش رو رسوند . یعنی واقعا خودم اعتقاد نداشتم همونجا روسری م رو درمیاوردم میکوبوندم توی صورتش که دست از سرم برداره
اگه بهت میگفت فقط مقنعه باید سر کنی وقتی توانایی نداری موهاتو داخل نگه داری چی میگفتی
پس شوهرت کلا به حجاب حساسه بجای اینکه لج کنی و برای خودت اعصاب خوردی درست کنی تو همچین مواقعی که میدونی حواست نیست مقنعه سر کن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز