امروز مادرشوهرم بهم گفته بود صبح بیا خونمون مهمون دارم بعد من خواب موندم سر ظهر رفتم انقدر استرس گرفته بودم بعدش یهو دیدم مهمونا نشستن😐 حالا من شوهرم اصلا نگفته بود ممونامون ظهر میان😑 به مادر شوهرم گفتم بخدا من نمی دونستم .حس می کنم ازم خوشش نمیاد شاید فکر کنه حرفق که زدم راست نبوده قبلنا باهام حرف مبزد ولی امروز ی مدل دیگ شده بود حرف که میزدم انگار دوس نداشن جواب بده واقعا نمی دونم چیکار کنم دلم نمیخواست اینطوری بشه
رویای مرگ شاید بهانه ایست برای تحمل کابوسی به نام زندگی ....... اگه توی یه کشوری درآمدِ یه آرایشگر بیشتر از یه معلمِ به این معنی نیست که پول تو درس خوندن نیست ،،،، به این معنی هست که مردم از قیافه ی زشتشون بیشتر خجالت میکشن تا مغز خالیشون ...... ماها که بابامون پولدار نبوده یه چیزی رو خوب یاد گرفتیم ،،،، اینکه خیلی راحت قید چیزایی که دوس داریمو میزنیم ، پس یه لطفی در حقمون بکن سلطان ، اگه دوسمون داری زیاد ناز نکن ...... 💫 من یه اسفندی ام 🌨️ مغرور ، جذاب ، لجباز 💫
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉