2777
2789

بو زن همکار شوهرم دوس بودیم تا مشهد هم رفتیم تولدش سوپرایزش کردم ولی از مشهد برگشتنی دوبار زنگ زدم حرف زدیم گفتم چرا اخه همیشه من بزنم منتظر موندم اون بزنه بعد یک ماه دیدم از اینستا از روبیکا از تلگرام بلاکم کرده میخوام بهش پیام بدم چی بگممم

استارتر ایشون دوست نداشته معاشرت کنه


یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود😍...آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود😍                                                                                                               عزیزان درخواست دوستی را نمیتونم قبول کنم. پیام های خصوصی را جواب دادم، و لغو دوستی زدم.چون دیگه نمیتونم پیامها را جواب بدم، دوست نداشتم پیام بدین و پاسخی دریافت نشه و من شرمنده بشم❤🙏ایام به کامتان  

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

دیگه بهش خوبی نکن

ره‌حمت له دل نماوه   چاو رهه‌ش ✨️دختری از تبار زاگرس 💫دوست عزیزم الان که امضای منو باز کردی لطفا یه صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان (عج) بفرست ❤🌱 

خب نمیخواسته باهات ادامه بده

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز