چون این حرف اثر مستقیم روی ذهنیت بچه هات داره به نظرم واکنش جدی نیاز داره ولی از سمت شوهرت نه خودت
خودت هیچ حرفی نزنی تو نباید خودتو به کسی ثابت کنی ولی مرزهای خونه تون رو شوهرت باید حفظ کنه و اجازه نده چون این پول رو داری میاری توی زندگی تون نفعش رو کل خانواده می‌بره سن بچه ها هم سنی نیست که آسیب بخورن از نبود مادر ولی با این حرف برای بچه هات این تفکر به وجود میاد که مادرمون داره در حق ما ظلم میکنه در حالیکه سنشون طوریه که حتی خودشون باید آشپزی کنن نه اینکه منتظر غذا باشن و به جای اینکه از خودت بخوان به مادربزرگشون بگن
اینو نگفتم که بیفتی روی سر بچه ها اینو گفتم که کم کم این مهارت رو به بچه هات یاد بده هم مهارت آشپزی ، هم شناسوندن مفهوم حریم بهشون
عزیزم اینجوری نگو ، یه کم سیاست داشته باش بگو من دارم از صبح تا شب جون میکنم ک کمک حال داداشتون باشم ، حالا یه روز بچه ها حوصله غذا نداشتن رفتن پیشش برا نهار ، هر بچه ای ک همسایه مادربزرگش باشه دوست داره برا نهار یا شام بره پیشش هر چند من ک ماهی اینقدر در میارم بهترین مواد غذایی براشون فراهم میکنم حتی میتونم پرستار بگیرم ولی چ کنم بچه ها بعضی وقتا دست پخت مادربزرگشون میخان من ک نمیتونم جلوشون بگیرم ک نرین خونه مادر بزرگ ، اما خیلی دلخورم مادرتون اینجوری بهم گفته
وقتت وفقط برا کار نزار به بچه ها و خونه زندگیتم برس
مادرشوهر حق داره
حالا لحنش بد بوده اما شماهم کارت درست نیست
اگه مجبور نیستی کارت و سبک تر کن ک برسی
فکر کنم بچه ات از این وضعیت ناراحته که به مادربزرگش گله کرده
غیر مستقیم گفته غذا خونگی مامانمو میخوام
