یبار شوهرکردم بخاطر کلاهبرداری و فراری شدن طلاق غیابی گرفتم.
رفتم سرکار. انقدر خلا عاطفی داشتم باهرکی دوس میشدم تامنو بگیره. و نمیشد.
مادرم میگفت شاید توسرنوشتت نیس انقدر دستوپانزن خودتم شهره نکن.
۱۸سال دستوپازدم خودمو له میکردم گریه ها کردم که فقط شوهرکنم ب جایی ک برم هنری یادبگیرم خودمو ارتقابدم دنبال این بودم ک یکی دیگه خوشبختم کنه.
خلاصه اخرش باکسی ک اصلا درشان منوخانوادم نبود ازدواج کردم. هرروز ازبودن باهش پشیمونم.
جالبه ک بچه دار نمیشم. اوایل اصرار میکردمو راه دوادرمون بودم.
بعداز چندسال بخودم اومدم و گفتم جواب اون همه اصرار براشوهر شد این. حالا بازم داری برا بچه اصرار میکنی!!
دیگه الان سالهاس ک بیخیال بچه شدم.
میخام بگم اگه میبینید یه چی نمیشه انقدر اصرار نکنید.
اگه دنبال شوهر کردنید خودتونو ب آب و آتیش نزنید خودتونو ارتقابدید و پیشرفت کنید مطمئن باشید آرزوی همه میشید.