خب خب میخوام قصه خوره کتاب شدنمو براتون بگم(البته که میگید خب که چی!) اما مهم نیست من ادامه میدم
خب من ی بچه تنهاا و خیلی اروم بودم و به شدت درونگرا. سرم تو کار خودم بود و کاری با اتفاقات دور و برم نداشتم. همون موقع ها بود که توی داروخونه توجهم به عکسای خوشگل کتابا جذب شد و چسبیدم به مامانم و با صدای گرفته و سرما خورده مجبورش کردم ی کتاب برام بخره!(اگه اون موقع میدونست با این ی کتاب ها به چه دردسری میندازمش هیچوقت این کارو نمیکرد و به سرعت نور اون داروخونه رو ترک میکرد) ی سوپری بزرگم اون طرفا بود که بعد از این قضیه ارادت خاصی بهش پیدا کردم چون جلوی درش کلی کتاب میذاشت.
به هر حال اولین کتابی که داشتم این بود: و من وارد جهانی شدم کع همیشه میخواستمش، جهانی که برام کافی بود، این جهان برام کافی نبود. من رویا میخواستم..
بعد ها که رفتم مدرسه و کلاس اول بودم، اولین رمان زندگیمو خوندم(من کلاس اول بودم بله! ولی کتابهای کلاس چهارم رو روون و بدون مشکل میخوندم. عاشق خوندن بودم) اون رکان این بود. الان ندارمش. انقدر خوندمش که نابود شد و نفهمیدم چی شد. جلد روشم یادم نمیاد.. روش یادگاری نوشتم.. فکر کنم خوندن این کتاب دو سه هفته زمان برد. هرر جایی که میشد میرفتم و اینو میخوندم... خییلی قشنگ بود
این کتابم کلاس دوم از کتابخونه مدرسه گرفتم و عاشق داستان های معمایی شدم. چقدر قهقه میزدم باهاش🥹🥹خییلی بانمک بود.
اینم خالی از لطف نیست که معرفیش کنم.. اینم همون موقع ها خوندم و خییلی دارک بود اون زمان برای من😂😂
اونجا با کلمه(نیمه جان) اشنا شدم و تو همه مکالماتم به کار میمردم.(مامان از گشنگی نیمه جان شدم!)
و کلاس چهارم بودم که اولین رمان طولانی زندگیمو خوندم و بعدش ازم گرفتنش و گفتن مناسب سنت نیست. زنان کوچک🥹🥹کلاس چهارم شروع کردم و تا وسطش خوندم، بعدش سال بعدش دزدکی خوندمش و اولین احساساتو توی بخش عاشقانش تجربه کردم. سال بعذش هم غرور و تعصبو خوندم😂😂(با کلاسیک خییلی حال کرده بودم) اون وسطا ی کتابم پیدا کرده بودم به نام تاریخ انبیا و چقدر جذاب بود برام. کلاس دوم روون و بدون هیچ مشکلی برای بچه های کلاس خوندمش و معلممون گیر داد که چرا با احساس نمیخونی! 😐
خلاصه عناصر اصلی کتابخوانی من اینا بودن. کتابهای قشنگیم هستن مخصوصا اون معماییه. میتونید به بچه هاتون هذیه بدید.
بهترین هدیه و موهبتی که توی زندگیم گرفتم و بهترین تجربه زندگیم همین عشق به کتاب بوده... اگه کتاب نبود هرگز من، من نمیشد. کتاب منو تربیت کرد، بزرگم کرد، اداب همه چیز رو اموزش داد و هیچوقت یادم نمیره چه چیزهایی رو به دست اوردم. هیچوقتم قرار نیست دست از سر مامانم بردارم که برام کتاب بخره!(شکایتاش به معلم مدرسم که کل خونمون کتاب شده و نمیدونم چیکارش کنم😂)