نزدیک یکماه دیگه با خدا حرف نمیزنم فقط نمازمو سعی کردم ترک نکنم وگرنه دیگه نه دعا میکنم نه باهاش حرف میزنم نه چله میگیرم نه روزه
دله من تیکه تیکه شده ولی اون خدا فقط نگاه کرد !!!!!
رفتم مشهد اومدم مشکلاتم هزاران برابر شدددد
خدااا بهت چی گفتم ؟ گفتم من هیچی بخاطر اینهمه اشکی که مادرم میریزه دلشو شاد کن یه شادی بفرست تو زندگیش ولی تو چیکار کردی ؟ هیچی هزاران برابر شد مشکلاتمون کمتر نشد !
به چشمم دیدم دله منو خوردددد کرد منو کشتتتت ولی بهترین زندگی رو بهشون دادییییی
اصلا میبینی منو ؟ میشنوی منو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چهار سال پیش فکر کردم خودکشی کنم ! تا الان موندم که روی خوش این زندگی نفرت انگیزو ببینم ندیدممم ! بازم فکرش اومده سراغم خیلی بیشتر از قبل ...