سر مامانش چرا جانم فدای مامانم نیستی بی محلی الکی کرد هی پاپیچ شدم چی شده خب شروع کرد توهین به خودم خانوادم هرچی از دهنش درومد گفت هی زدم دستمو نمیتونم تکون بدم خونه مامانشم بودیم البته خودمون دوتا بودیم گفت برو یا میکشمت یا طلاقت میدم هی زدم بعدم گفت برام ذره ای ارزش نداری به بابا فلانت بگو‌بیاد ببرتت گفتم ماکسیم بگیر برم خونه ما شهرستانه ۷ساعت راهه با مامانم اینا رفتم بگیرم گفت زودتر بگیر برا صبحم نه الان بگیر منم گرفتم دیگ از توهیناش خسته شدم الان پا نمیشه ببرتم خونمون میگه یه ماشین تا خونه بگیر ماشینم یه ساعت دیگ میاد منم هیچی جمع نکردم
واقعیت نفهمیدم
برو جمع کن حداقل طلا ملا داری یواشکی بردار
ماشین بگیر خودت برو
یعنی چه
چه انتظاری داره مثلا
برو وسایلاتو جمع کن سایت وقتتو میگیره بعدا بیا اینجا
الهی عزیزم
غصه نخور مهم اینه ذات واقعیشو شناختی
الهی که خدا گره از مشکلاتت باز کنه سعی کن حال روحیتو خراب نکنی
یکی میزدی وسط پاش تا نتونه پاشه🤬
خواهرم ی خواستگار داره بهش گفته باید همیشه در اختیار مادرم باشی
خواهرمم قبول کرده چون طرف پولداره و خواهرمم ۳۵سالشع
هرچی بهش میگم بعدا پشیمون میشی فایده نداره
پسرع ۲۴ساعت در رکاب مادرشه
اگه میخوایی بری صبح برو شب خطرناک
منت بکش برو بگیر بخاب یه گوشه صبح زود پاشو برو الان بری اگ بخوایین جداشین به علیهت میشه صبح برو تو راه پیام بده زندگی قشنگم عشق قشنگم به چالش کشوندی بزا دهنش سرویس بشع
زنگ بزن آگاهی بیاد در خونه ..فردا بری میره میگه خودش رفته
برات بد میشع
بگو زنگ بزن پلیس بیاد ببینه صورت جلسه کنه داری منو بیرون میکنی منم برم
تو نزدیش؟؟ یه حرکتی میزدی توام
این وقت شب میخوای ۷ ساعت راهو تنها بری با تاکسی؟
ولش کن برو خونت
صب میری خونه مادرت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز