به خاطر بیماری برادرم مجبور شدم زندگی و همسرم رو ترک کنم و طلاق صفحه 6

نهال___ضیاگل

عضویت: 1399/01/12

تعداد پست: 5443

ببین همسرت که دیگه رفت

پسرت اگر بتونی بیاری پیش خودت خیلی بهتر میشیا

گناه داره

1403/10/07

|

00:37

10 نفر لایک کرده اند ...

مدیر استارتر

عضویت: 1400/03/23

تعداد پست: 9144

بچه ت بیار پیش خودت حالت خوب میشه همه چی درست میشه

برادرم از بچم بدش میاد

میگه توله اون رو نمیخواد ببینه😞

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

1403/10/07

|

00:37

3 نفر لایک کرده اند ...

مدیر استارتر

عضویت: 1400/03/23

تعداد پست: 9144

دارم گریه میکنم

چرا؟

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

1403/10/07

|

00:38

دییگو

عضویت: 1398/09/04

تعداد پست: 241

همسرت کیه دیگهمن دارم از پسرت حرف میزنمبه درک که خیانت میکرد بچه ت چی پسیه زن دیگه میتونه مثل تو برا ...

برو تاپیکاشو بخون خانومم موقع متاهلی به همسر سابقش خیانت کرده بود کلا خانواده سالمی نبودن مثل اینکه

1403/10/07

|

00:38

5 نفر لایک کرده اند ...

مدیر استارتر

عضویت: 1400/03/23

تعداد پست: 9144

بچت گناه داره اونم مادر میخواد اسی مادر پدرت زنده ن؟

بله

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

1403/10/07

|

00:38

جودی_بدون_لنگ_دراز

عضویت: 1401/11/04

تعداد پست: 3731

چون همسرم خیانت میکردبرادرم ازش خوشش نمیومد

قبل از این که برید کنار برادرتون؟

.

1403/10/07

|

00:38

مدیر استارتر

عضویت: 1400/03/23

تعداد پست: 9144

قبل از این که برید کنار برادرتون؟

بله

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

1403/10/07

|

00:39

911393

عضویت: 1398/06/01

تعداد پست: 5397

همسرم اصلا درک نداشتخیلی حق به جانب و خودخواه بود

طبق تعاریف خودت برادرت که خودخواه تر از همسرته

گورستان ها پر از افرادی است که روزی گمان میکردند چرخ دنیا بدون آن ها نمیچرخد

1403/10/07

|

00:40

69 نفر لایک کرده اند ...

نهال___ضیاگل

عضویت: 1399/01/12

تعداد پست: 5443

برادرم از بچم بدش میادمیگه توله اون رو نمیخواد ببینه😞

بهش بگو اگر میخوای پیشت باشم باید اینو بپذیری

و بگو به تو ربط نداره زندگی خصوصی همسر سابق من

شاید مشکلی بوده

الکی اینو بگو که ساکت بشه چقدر پررو و خودخواهه

ببخشیدا ولی برادرت تورو فقط برای نگهداری خودش میخواد اگر انسانیت داشت اون طفل معصومم در نظر میگرفت اینا بهانه شه

پر از خودخواهیه وجودش

1403/10/07

|

00:40

70 نفر لایک کرده اند ...

جودی_بدون_لنگ_دراز

عضویت: 1401/11/04

تعداد پست: 3731

بله

قانع شدم👍

خدا به برادرتون سلامتی بده انشإالله

.

1403/10/07

|

00:41

مدیر استارتر

عضویت: 1400/03/23

تعداد پست: 9144

طبق تعاریف خودت برادرت که خودخواه تر از همسرته

اره

منم گیر افتادم

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

1403/10/07

|

00:41

آلما00

عضویت: 1399/09/24

تعداد پست: 8933

برادرم از بچم بدش میادمیگه توله اون رو نمیخواد ببینه😞

بازم باهاش حرف بزن بگو بچه منم هست اصلا شبیه خودمع رفتارشم مثل من همش تعریفش و کن شاید راضی شد و قبولش کرد

کاش میشد برادرت و می‌سپردی به پدر مادرت

1403/10/07

|

00:41

5 نفر لایک کرده اند ...

7آسمان

عضویت: 1398/10/24

تعداد پست: 1685

مگه شوهرت ازدواج نکرده بود ؟

1403/10/07

|

00:42