اسی جونم ببخشید با اجازه😭🩷
خانما میشه امضامو بخونید؟🥺
عزیزم من خانه دارم.چند برابر این طلاها برای بنایی یا خرجی فروختم.سال هزار و سیصد و نود.صدو‌پنجاه گرم طلا داشتم.اون موقع گرمی چهل و پنج هزار بود.یه پراید صفر لیزینگ بود.خانمی ثبت نام کرده بود و برای فروش گذاشته بود.چهار روز مونده بود ماه صفر تمام بشه.ماشین تو پارکینگ نمایندگی بود.اون موقع شبی چهار هزار تومان کرایه داشت.گفتم من پای قرار داد نمیام به احترام ماه صفر که تموم بشه.فقط دویست هزار بیعانه به طرف دادم.برای پراید صفر.روفتیم شهر ری زیارت شاه عبدالعظیم.تو بازار که رفتیم.مردم میگفتن طلا گرمی هفتاد هزار شده.تا روز آخر ماه صفر.گرمی نود هزار شد یعنی دو برابر.رفتم اندازه هشت میلیون که نود و هشت گرم میشد فروختم.و ماشین رو به نام زدم.انشالله یه روزی برای شما پیش بیاد بخری.همون چند روز طلا گرمی صدو بیست شد و قیمت پراید هفده میلیون شد.انگار خواست خدا بود من به آسانی ماشین بخرم.بقیه طلا ها رو خرج ساخت دوبلکس خونه کردیم.گذشت.تا اول سال هزار و چهار صدویک.پراید رو مفت فروختیم.چهل و پنج واقعا تمیز بود.دوباره طلا جمع کرده بودم.اندازه.دویست و بیست و چهار ساینا اس خریدم.ولی اینو دیگه سود نکردم.چون همزمان طلا و ماشین قیمتشون بالا رفت
