یه خاطره خنده دار بگین از اون روزا بخندیم😅🤣
والا هرکدومشون یه جوری دیوونه بودن
یکی میگفت که من پول کافی دارم، غیرتم اجازه نمیده بری دانشگاه 🤣
والله اولین بار که بهم زنگ زد صدام میلرزید بعدش بهم گف یه زنگ رو چنان بزرگ جلوه میدی انگار جنگ بین ایران و عراقه😂
یجورایی میشه گفت ..
در واقع هم دیگرو میخواستیم
یبار این یچی بهم گفت بیرون بودیم بعد نظری میدادن منم قاشق پیدا نکردم شله زردمو بخورم
هیچی دیگه منم ی چی شنیدم رفتم شله زرد پرت کردم طرفش اون جاخالی داد خورد به سنگ
خنده دار نبود ولی خب خاطره بود ....
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز