اره اون میخواست بیاد با خانواده ها صحبت کنه من شدیذا دوسش دارم ولی خوب به خاطر فاصله های شهرمون و شناختی که از خانوادم داشتم اینده ای نداشتیم خواستم بارشو تنهایی به دوش بکشم و خودم اسیب ببینم واسه همین بد باهاش حرف زدم و ردش کردم الان خودم داغونوم اونم هستا میدونم…ولی من تا ابد رو دلم میمونه