البته شوهر که میگم منطورم نامزده( عقدیم)
مکانیکه اینحا، ۳۱سالشع ، منم یه ماه دیگه میرم ۲۷سال
تا یکی دوماه پیش تصمیم خیلییی جدی داشت برای مهاجرت
یکی از دوستاش توی دبی تعمیرگاه ماشین داره، میخواست بشه کفیل همسرم تا ویزای کاری بگیره و بره و منم ویزای پیوست بگیرم تا همراش برم
ولی چند وقته دیگه حرفشو نمیزنه ، انگار کلا بیخالش شده
اینحا خداروشکر دراندش خوبه. بد نیس ، میگفت بریم اونجا زودتر پیشرفت کنیم چند سال بمونیم ، برگردیم
ولی صادقانه بگم من اصلااااااا دلم نبود ، درسته شرایط زندگی اینجا سخته ولی حداقلش اینه به اینجا تعلق دارم و خاک خودمه ( این نطر منه و خدای نکرده قصد جسارت به کسایی که مهاجرت کردن ندارم ، الان نیاید بریزید سرم 😅😁)
امروز بعد از ظهر رفتیم بیرون و داشتیم باهم صحبت میکردیم که دیدم کلاااااا نظرش عوص شده ، میگفت برا چیمونه و ممیونیم همینجا و ... این حرفا
و الان واقعا خوشحالم از اینکه دیگه منصرف شده
بنطر من هیچچچچچچچ جای دنیا کشور خود آدم نمیشه
نظر شما چیه