رفته بودم دکتر
دخترمو دادم به شوهرم، بیرون منتظر بود
نوبت گرفتم برگشتم دیدم یه دخترحدودا 20ساله
مانتو آبی آسمونی با شال سفید پوشیده بود اندامش عااالی بی نقص عملی نبود
صورتشو نمیتونم وصف کنم،گرد،سفید بدون هیچ لک یا جوشی
چشماش رنگ خاصی داشت ترکیب خاکستری،آبی،سبز
مژه های بلند معلوم بود طبیعی بود مال خودش بود
لباش قلوه ای صورتی
موهاش خدادادی زیتونی بود
بینیش کوچولو
ابروهای مشکی پهن و زیبا
داشت با دخترم بازی میکرد بهم گفت چه دخترنازی دارید
من لال شده بودم از زیباییش
حتی شوهر من که به خانما نگاه نمیکنه محو زیباییش شده بود